فناوري گل (خشت و چينه) در تاق
اين بخش به چگونگي قرارگيري خشتها در پوشش هاي خشتي و شيوه هاي اجراي تاق در بناهاي سنتي پرداخته و دلايل انتخاب هر يك از روشهاي اجرايي را مورد مطالعه قرار داده است. همچنين تمهيداتي كه معماران سنتي در نحوة اجراي پوشش هاي خشتي داشته اند، را بررسي نموده است.
در ابتدا مواد و مصالح بكاررفته در تاقهاي خشتي مورد توجه قرارگرفته و ويژگيهاي هر كدام مطرح شده است. از آنجا كه در فلات ايران كمبود رستنيها و پوشش هاي گياهي، استفاده از چوب را به عنوان يك مادة رايج درساخت و ساز در مقياسي گسترده عملاً غيرممكن مي سازد و اختلاف زياد حرارت شب و روز، زمستان و تابستان و آفتاب و ساية اين اقليم، استفاده از سنگ را به علت ظرفيت حرارتي بالا به حداقل رسانيده است، آدمي روي به خاك آورده و آن را به گونه اي هوشمند و دلپذير جهت احداث سكونتگاه هاي خود شكل داده است. استفادة آگاهانه از مصالح اصلي ساخت و ساز هر بنا كه بر گرفته از خاك همان محل است فوايدي را در پي داشته كه در اين بحث گنجانده شده است.
خاك به صورتهاي مختلف چينه، خشت، كاه گل، سيمگِل، مادة اوليه ساخت و ساز در مناطق خشك را تشكيل مي دهد. زيرا علاوه بر در دسترس بودن و فراواني اين ماده، خصوصيات فيزيكي آن كه عايق خوبي با قدرت ذخيره سازي بالاي گرما و سرما است، فضاي داخلي بناها را متعادل مي سازد. خشكي هوا و وفور معادن گچ و خصلت چسبندگي بالاي آن باعث استفادة گستردة اين ماده در بناهاي خشتي گرديده است. از آن جايي كه اين گچ تا زمانی که آب خود را كاملاً از دست نداده، خصلت چسبندگي ويژه اي دارد ، معمار سنتي از آن در بر پايي تاق خشتي سود جسته كه در اينجا به آن اشاره شده است.
ماهيت خشت به گونه اي است كه جهت بر پايي تاق تمهيدات ويژه اي را مي طلبد. با مطالعه بر روي نمونه هاي موجود ارزش كار معماران سنتي كه درآنها دانش و مهارت و سرعت عمل در كنار آشنايي با خواص مصالح بومي و تسلت بر نحوة باربري پوششهاي منحني وجود دارد را بخوبي نمايان مي سازد.
دربخش ديگر، نحوة قرارگيري خشتها درجوار هم كه روشهاي مختلف اجراي پوششها را بوجود مي آورد و خود متاثر از عوامل متعددي است، مورد بررسي قرار گرفته است. در تاق هاي ايراني تركيبات مختلف عواملي از جمله امكانات و روشهاي اجرايي، نحوه هاي مختلف آجر چيني و تنوع مصالح دامنه وسيعي از تاقها را پديد مي آورد، كه دامنه آن از تاق هاي خشتي و افتادة بدون قالب تا تاق هاي آجري با ملات گچ و قالب دبه يا تاق دزد را پوشش مي دهد كه در اينجا تحت عنوان تمهيدات حين اجرا و روشهاي مختلف اجرا به آن پرداخته شده است.
1- تمهيدات حين اجرا : اقداماتي كه جهت آماده نمودن خشت و نوع ملات براي اجراي تاق ضروري است بيان شده است.
2- روشهاي مختلف اجرا : نحوة قرارگيري خشت ها و نقاط ضعف و قوت هر نوع تاق و چگونگي اجرا بررسي شده است.
از آنجا كه در گذشته همواره سعي مي شده كه مصالح مورد نياز براي ساخت و ساز از نزديكترين مكانها و با ارزانترين امكانات فراهم شود، طبيعتاً مصالح مورد استفاده در معماري رايج و بومي فلات مركزي ايران، خاك محل و مواد حاصل از آن بوده است. استفاده از خشت به عنوان رايج ترين و ارزانترين مصالح مورد استفاده در نواحي گرم و خشك، با تمهيدات و روشهايي همراه بوده تا ساخت هر چه مقاومتر و استوارتر بناهاي خشتي ميسر گردد. اين نوشتار سعي بر آن دارد كه به گوشه هايي از خلاقيت ها و روشهايي بپردازد كه معماران سنتي در طول ساليان متمادي آنها را به كار گرفته و توسعه داده اند. پر واضح است كه منطق و حكمت پنهان در اين فرمها و تمهيدات اجرايي بر پاية شناخت صحيح از ويژگيهاي مصالح بومي و شرايط اقليمي استوار بوده كه امروزه رو به فراموشي و نابودي است.
در سكونتگاه هاي دايمي، انسان با استفاده از تدابير معماري در جهت انطباق با محيط طبيعي خود به استفاده از مصالح و فرم هايي مي رسد كه تابعي از اقليم و امكانات موجود آن منطقه هستند. در فلات ايران كمبود رستني ها و پوشش هاي گياهي، استفاده از چوب را به عنوان يك مادة رايج در ساخت و ساز در مقياسي گسترده عملاً غير ممكن مي سازد . اختلاف زياد حرارت شب و روز، زمستان و تابستان و آفتاب و ساية اين اقليم، استفاده از سنگ را به علت ظرفيت حرارتي بالا به حداقل رسانيده است. خاك بعنوان مادة اولية ساخت و ساز به صورتهاي مختلفي همچون چينه، خشت، كاه گل، سيم گل و غيره در مناطق خشك و كويري به كار مي رود. زيرا علاوه بر در دسترس بودن و فراواني اين ماده، خصوصيات فيزيكي آن كه عايق خوبي با قدرت ذخيره سازي بالاي گرما و سرما است، فضاي داخلي بناها را متعادل مي سازد.خشكي هوا و در دسترس بودن معادن گچ و خصلت چسبندگي بالاي آن باعث استفادة گستردة اين ماده در بناها گرديده است. گچي كه در فلات ايران به كار مي رود، گچ نيم پخت يا به زبان ديگر گچ پخته شده در درجه حرارت پايين و متغيير است. از آن جايي كه گچ فرمول آب خود را كاملاً از دست نداده، خصلت چسبندگي ويژه اي در آن به وجود ميآيد. (1) گچ به صورت ملات، قالب ني و گچ (تركه و گچ) ، اجزاء پيش ساخته، مشبك شيشه اي، تيرچه و تاقچه، نازك كاري، تزئينات، اندود و گچ، گچبري، كشته بري و سيم كاه گل دمبري در بناها به كار مي رود.در ساخت بناهاي آبي (پل، آب انبار، حمام، يخچال) و در بناهايي كه ماندگاري آن حايز اهميت است، مانند مساجد و كاروانسراها، در نما سازي بناهاي گلي و يا در سطوحي كه در برابررطوبت قرار دارند از خشت پخته (آجر) استفاده مي شده است .
مواد و مصالح اصلي ساخت و ساز هر بنا خاك همان محل بوده كه در عمل با خاكبرداري جهت ساخت خشت، چينه يا آجر بنا در درون زمين مستقر مي شده كه اين عمل فوايد ديگري نيز براي بنا داشته است، از جمله مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:
1- نزديك شدن به كوره قنات (رايين) به وسيله پاكنه، حوضخانه، گودال باغچه (كه در بعضي نمونه ها گودال باغچه توسط آب قنات آبياري مي گردد.)
2- استفاده از رطوبت موجود در درون خاك جهت تلطيف هواي خشك كويري.
3- نزديك شدن به حرارت ثابت موجود در درون خاك.
خاك جهت تهيه خشت نياز به ويژگي خاصي دارد. خاك موجود در محل احداث بنا داراي طيف بسيار گسترده و متفاوتي از نظر مرغوبيت جهت ساخت و ساز است . يافتن خاك مرغوب در محدوده به حوزة عملياتي معمار مربوط مي شده و وظيفه او بوده كه خشت و ملات ساخته شده با خاك آن حوزه را به فرم قابل قبولي برساند و از آنجا كه خشت ها و ملات هاي نامرغوب مشكلات اجرايي را به ويژه در ساخت و اجراء سقف بناها ايجاد مي نمودند.
در تاق زني و پوشش سقف و تزيينات آن استفاده از خشت دامنه گسترده اي دارد كه در بناهاي ايراني با ساخت و ساز خشتي وابسته به اينكه خشتها از چه وجهي به يكديگر متصل شوند، به سه فرم اجرايي ديده ميشود.
![]() |

انواع روشهای چيدن تاق به ترتيب از راست رومی ، ضربی و چپيله ▲
اساساً تفاوت هندسه سقف ها نيز از روشهاي متفاوتنحوة چيدن ناشي ميگردد (2) اينروشهادر تاق هاو گنبدها عبارتند از:1- نحوة چيدن به روش رومي (هره).2- نحوة چيدن به روش پر (ضربي).3- نحوة چيدن به روش لاپوش (چپيله).
بكار گيري هريك از اين نحوه هاي چيدمان خشت تابعي از موارد ذيل است:1- توان باربري هريك از روش هاي اجراي تاق.2- نوع مواد و مصالح و ملات بكار رفته در تاق (سنگ، آجر، خشت، با ملات گچ، گل، گچ و خاك، خاك رس و آهك، گل و آهك، ماسه آهك…)3- ابزار اجرايي قابل دسترس (قالب دبه (3) ، قالب پشتيبان چينه، قالب ني و گچ، ترسيم چفت،...)4- فرم و شكل تاق (قائم وافتاده ، چنگالي)(4)5- مطابقت روشهاي اجرا با در روش هاي مختلف آجر چيني، شكل عمومي تاق ها در نما و پلان مشابه اند ولي در روش رومي هر تاق، مشتمل بر دو نيم تاق است كه از روي اسپر(5) شروع و در وسط تاق با هم تلاقي مي كنند (تاق در امتداد موازي اسپرها بالا آمده و در وسط كار با هم تلاقي مي كند) ولي در روش آجرچيني پر، تاق از روي يك اسپر شروع و بر روي جرز مقابل تمام ميشود (تاق زني در امتداد عمود بر اسپرها توسعه مييابد).در تاق هاي ايراني تركيبات مختلف عواملي از جمله امكانات و روشهاي اجرايي، نحوه هاي مختلف آجرچيني و تنوع مصالح، دامنه وسيعي از تاق ها را پديد مي آورد ،كه دامنه آن از تاق هاي خشتي وافتادة بدون قالب تا تاقهاي آجري با ملات گچ و قالب دبه يا تاق دزد(6) را پوشش مي دهد.
در نحوة چيدن به روش پَر، تاقهاي عمودي با استفاده از دو نيم لنگه تاق ني و گچ كه به وسيله ملات گچ در محل كار يك پارچه شده و همواره عمود بر سطح زمين است، لبة خارجي تويزه را تشكيل ميدهد و اولين رديف تاق خشتي به روش پر اجراء شده و خشت هاي بعدي نيز به همان روش به آن اضافه مي گردد كه اصطلاحاً به اين روش ، پروركردن گويند.در تاق هاي وافتادة پَر ابتدا فرم تاق با ريسمان و گچ يا گل و بر روي اسپر ترسيم شده و بنا براي ساختن تاق بر روي چوب بست زير تاق مستقر ميشود و كار را از زير سقف شروع مي كند. فرم هندسي تاق آهنگ پرِ وافتاده به كمك دوران طناب بر روي اسپر عمود بر جرز با گل ترسيم مي گردد و كنج بين جرز و اسپر طوري اجراء ميشود كه با وافتادگي كار شروع و به اتمام برسد . از آنجا كه ملات گل ديرگير مي باشد، در مواقعي كه معمار حس مي كند خشت تازه كار شده امكان جابجـايي و افتادن دارد به مقـدار وافتـادگي مي افـزايد.
ساختن بنا با خشت به لحاظ ويژگيها و كاستيهايي كه خشت ماهيتاً داراست معضلاتي را به همراه دارد كه در برخي موارد براي كاهش اين عوارض، معمار از تمهيداتي درآماده سازي مصالح يا روشهاي مختلف اجرا استفاده مي نمايد:1- تمهيدات حين اجراء1-1- با كم كردن ضخامت خشت، سطح چسبندگي خشت ثابت و از وزن آن كاسته مي شود.2-1- خراش دادن پشت و روي خشت در موقع قالب گيري به منظور افزايش گيرداري آن.3-1- ثابت نگهداشتن خشت تازه چسبانده شده با ملات به تاق به وسيلة وردست تا استاد بنا بتواند كار را با سرعت انجام دهد وردست روي تاق نشسته و با دست خشت جديد را نگه مي دارد تا به گيرداري لازم برسد.4-1- با قرار دادن گاز (سنگ، تكه آجر، قطعه سفال) در قسمت بالاي درز ملات خور دو خشت مجاورهم، از نزديك شدن آن دو تا خشك شدن كامل جلوگيري مي نمايد.5-1- استفاده از ملات گل و گچ بجاي گل خالص جهت زودگير نمودن ملات خشت در مواقع ضروري و براي چسبندگي بيشتر دو خشت به هم با پشت دست روي ملات و درز خشتها مي كشند تا سطح تماس پهن تري بين خشت و ملات ايجاد شود.6-1- استفاده از آجر با ملات گچ جهت مقاومت سازي كل تاق در برابر نيروي برشي حاصل از آويزان نمودن تزئينات به اين صورت كه جهت برپايي و ايستايي تزيينات در سقفهاي كاذب به اين شيوه عمل شده كه سقف اصلي از رديفهاي متوالي خشت و آجر با ملات گل و گچ و خاك اجرا مي شده است و قطعات چوب مقاوم در برابر موريانه را لابلاي اين رجها قرار داده تا مقاومت لازم را براي تحمل وزن لاية تزئينات را داشته باشد.
انواع متفاوت آجر چيني، ماخذ كتاب عالي قاپو نوشتةاوژن كالديري، ترجمة عبدالله جبل العاملي
![]() |

![]() |

براي اتصال محكمتر خشت و يا آجر آن را با ضرب به ملات مي كوبند كه اصطلاح ضربي به اين علت براي اين روش اجراي تاق بكار ميرود.تاق پشتيبان در گنبدهاي چينه اي در يخچالها به صورت رگ چين يا دور چين به ارتفاع يك رگ چينه (حدوداً شصت سانتيمتر) با خشت جهت قالب چينه ساخته ميشود و سپس در پشت آن به قطر زياد چينه ريخته ميشود (چينه پوشش و عايق حرارتي اصلي گنبد را تشكيل مي دهد و خشت يا آجر نقش فرم دهنده و قالب را دارند) و اين عمل تا تيزة گنبد ادامه مي يابد.


روش هاي مختلف اجراء
معمار سنتي در نحوة پوشش فضاها توسط هر نوع تاق، هر گاه كه بسته به موقعيت با محدوديتي مواجه شده آن را با تغيير در جهت و نحوة چيدن خشتها به گونه اي برطرف نموده است.
1-2 - چنانچه در تاق هاي آهنگ بنا احتمال افتادن خشت را بدهد بر ميزان افتادگي تاق مي افزايد كه اين خود ايجاد معضلي در جـدارة رو به حياط مي نمايد و اين وافتادگي به نماي بنا انتقال مي يابد كه در ايوان هاي رو به حياط كاملاً مشهود است. براي برطرف نمودن اين معضل، بخش باقي ماندة بين انتهاي تاق آهنگ و اسپر جدارة حياط را توسط آجر چيني عمود بر اين دو مي پوشانند.
2-2 - اگر بنا داراي دو اسپر در طرفين باشد مي توان اجرا را از طرفين انجام داد و در محلي كه تاق پا تو پا ميشود اقدام به پوشاندن حد فاصل اين دو تاق آهنگ و افتاده نمود كه عملاً روزني در آن تشكيل مي گردد (فقط يك روزن كه آن مي تواند متغيير باشد.)
3-2 - در تاق آهنگ و لوله پوش كه سقف پوسته اي كاملاً باربر مي باشد (ضخامت پوسته سقف در برش افقي تاق، داراي تنش ثابت است) داراي محدوديت هايي از لحاظ ايجاد ورودي و نورگير در جرزها را داراست و از آن جايي كه عموماً ورودي ها و پنجره ها در اسپر فضا تعبيه مي گردد در بعضي موارد به ويژه در زيرزمين ها با به كارگيري ترفندي كه حاصل از جا بجايي تاق آهنگ وافتاده است، عملاً جرز از زير بار تاق بيرون آورده شده و روزن در آن تعبيه مي گردد.
گاهي در زيرزمين ها به منظور ايجاد در و روزن در مكاني مناسب، نحوة چيدن خشتها در تاق بگونه اي تغيير مي كند كه قسمتهاي لازم از زير بار سقف خارج شود. در واقع بازشوها و روزنها در داخل جرز و سقف ايجاد مي شوند و جهت چيدن خشتها يا آجرها بگونه اي است كه در قسمتي كه در قرار دارد بار وزن سقف به اين قسمت از ديوار وارد نمي شود كه عملاً با تغيير در جهت رجهاي تاق، ديوار در قسمتهاي مورد نظر از زير بار سقف بيرون مي آيد. و از آنجا كه قسمت بالاي بازشوها و روزنها از دل تاق درآمده، در واقع اين شيوة اجراي تاق باعث شده كه براي ساختن زيرزمين (در برخي موارد لازم) نياز به گود برداري كمتري باشد.
براي كاستن از محدوديت هاي تاق آهنگ از تاق تويزه (تاق باريكه) (7) استفاده ميشود كه داراي اجزاء باربر اصلي ضخيم (پوتر) بوده به صورت بخشي پر كننده (جهازه) عمل مي كند. همواره جهت بر پا نمودن تويزه ها نياز به قالب ني وگچ است (تويزه ها همواره عمود بر سطح زمين هستند) كه با مستقر نمودن خشت ها بر روي قالب به روش پر، تويزه تكميل ميگردد و با تمهيداتي (كه اشاره شد) چسباندن آجر يا خشت با ملات به صورت هاي مختلف ممكن است اتفاق افتد. تويزه پر داراي قدرت مانور بسياري است، مثل تاق چنگالي و يا تاق هاي كاربندي و از مزاياي آن نياز نداشتن به قالب سنگين است .
در تاق هاي ايراني (كه عموماً داراي چهار مركز هستند) هرز ملات در قسمت بيرون تاق نسب به قسمت دروني زيادتر است، به ويژه كه در پاكار با شعاع كوچكتري ترسيم شده باشد و اين ضعف در تاق هاي پر تشديد مي گردد (نسبت به تاق رومي كه با توجه به ابعاد آجر يا خشت چهار تا پنج برابر است). به همين دليل عموماً پاكار را به روش رومي اجراء مي كنند (با بهره گيري از فرم قالب) و حد تاق رومي تا آنجاست كه تاق ناتمام احتمال سقوط نداشته باشد. تاق هاي پر و رومي كه به صورت مكمل عمل مي كنند ويژگيهاي هاي مختلفي دارند از جمله :
1- تاق پر قالب اجرايي جهت تاق رومي است كه پس از اتمام تاق پر از روي آن تاق اقدام به اجراي تاق رومي مي نمايند .
2- آنجايي كه انتهاي كار عموماً در تاق پر ضعيف است (پَرپَر ميشود) با بافتن آن به تاق رومي از اين ضعف مي كاهند. (لب بند)(8)
3- تاق يا تويزهء رومي با تاق دزد در هسته قرار گرفته و محاط ميشود و در بعضي شرايط از زير يا بالاي تاق دزد قابل رويت است. (آلچاق مسجد تبريز - تاق ميدان نقش جهان)
استفاده از خشت به جهت ويژگي هاي خاصي (از قبيل سهولت دسترسي، ارزان بودن و ظرفيت حرارتي بالا) كه داراست در مناطق كويري بسيار رايج بوده است اما اين ماده نقاط ضعفي را نيز داراست از جمله اينكه در برابر نيروي كششي مقاومت چنداني نداشته و همچنين در برابر نفوذ رطوبت نيز مقاوم نيست. براي مقابله با نقاط ضعف خشت به ويژه به لحاظ مسائل ايستايي بنا، معماران سنتي تمهيداتي را انديشيده و به كار بسته اند. آنجايي كه بيم از افتادن و نچسبيدن رجهاي خشت بوده با تغيير نوع ملات و تغيير در زاوية چيدن رجها (تاق پر و افتاده)، ايجاد سطح تماس بيشتر ويا تركيبي از انواع متفاوت اجراي تاق باعث گيرداري بيشتر خشتها و مقاومت بيشتر تاق شده اند. علاوه بر اين در مواردي كه نياز به تحمل نيروي بيشتري بوده مانند تحمل بار وزنتزئينات، از رجهاي متناوب آجر در كنار خشت با ملاتي چسبنده تر استفاده شده است. در واقع بسته به نيازها و شرايط، معمار با شناختي كه از مصالح و فرم هاي مناسب براي كاربرد آنها داشته با تغيير در نحوة چيدن و استفاده از مصالح مقاومتر به همراه خشت، نارسايي هاي آن را برطرف نموده است.
تاق رومي | تاق پر |
جهت اجراء نياز به قالب سنگين و حجيم دارد. | جهت اجراء نياز به قالب سبك دارد. |
همگني بيشتري در هرز ملات دارد. | همگني كمتري در هرز ملات دارد. |
از قدرت مانور كمتري برخوردار است. | از قدرت مانور بيشتري برخوردار است. |
در اثر بار، تغيير فرم عرضي كمتري پيدا ميكند. | در اثر بار، تغيير فرم عرضي پيدا مي كند (قبل از شكستن تاق). |
ارتباط آن با پر كننده (جهازه)، از ايستايي بهتري برخوردار است (لغاز آن به كل تويزه پيوستگي دارد) | ارتباط آن با پر كننده (جهازه) ارتباطي ضعيف است. |
راحتتر فرم قالب را به خود مي گيرد. | مشكل فرم قالب را به خود مي گيرد. |
- نگاه كنيد به مقاله مرمت گنبدهاي گچي، نشرية صفه، شماره 28.2- نگاه كنيد به مقاله در وراي هندسه تاق و گنبد، نشرية صفه، شماره 6، 7، 8.3- قالب دبه، قالب چوبي سنگين و بسيار مقاومتي است كه بار سقف را تا اتمام اجراي تاق تحمل ميكند و عموماً در تاق هاي سنگي يا تاق هايي كه به روش رومي اجرا مي شوند، استفاده ميشود.4- تاق آهنگ يا تويزه به سه صورت قابل اجرا هستند. الف) تاق قائم: صفحه تاق آهنگ يا تويزه به خط تراز زاويه قايم مي سازد. ب) تاق وافتاده، صفحه تاق آهنگ يا تويزه با خط تراز زاويه حاده مي سازد .پ) تاق چنگالي، تويزه ها در يك صفحه نيستند.5- اسپر: ديوار غير باربر، مجله اثر، شماره 32.6- تاقي است از نوع پر كه نقش تحمل و انتقال بار را در هنگام اجراي تاق رومي بر عهده دارد.7- تاق و تويزه (تاق باريكه): تويزه ها موازي با هم اجرا شده و باربر هستند و بين آن ها با تاق چشمه ها پر ميشود.8- لببند: تاقي است كه در وسط به شيوة پر و در دو انتها به شيوة رومي اجراء ميشود.
نحوة خشت چيني را در تاق زيرزمين. زيرزمين خانة ملك زاده، يزد، عكس از مركز اسناد دانشكدة معماري- شهرسازي دانشگاهشهيد بهشتي، خانة ملك زادة يزد .
![]() |

عوامل تاثير گذار بر روي تاقها
گستردگي انواع تاقهاي ايراني از لحاظ فرم و ارتباط مستقيم نحوه عملكرد نيروها با چگونگي فرم هندسي در اين تاقها سبب مي گردد، نياز به نگرشي مستقل در تعريف انواع تاق احساس گرددكه تمامي موارد را از نظر فرم هندسي دربرگيرد{ بخشي از فرم هندسي حاصل از دوران يك خط صاف حول يك محور موازي وحركت انتقالي يك منحني با فرم هندسه نظري (استوانه يا مخروط ) }
نگاه داشتن ساده ترين انواع تاق رايج در ايران (خشتي و آجري بدليل در دسترس بودن مواد و مصالح آن يعني آب و خاك ) جاي پاي تفكر و تعقل بخصوص در دو مرحله ايستايي آن بسيار پررنگ ديده مي شود.
در اجرا و برپا
ايستايي تاق به طور كلي در دو مرحله متفاوت به وقوع مي پيوندد :
الف- در حين اجرا زماني كه تاق نيمه تمام است و تيزه آن بهم نرسيده و فشارهاي موازي دو لنگه تاق نيمه تمام توسط ابزارهاي كمكي متفاوت( قالب ، قالب دبه ، خفت، شمع، تاق دزد ) مهار مي شود.
ب- دو لنگه تاق بهم رسيده و در تيزه بهم متصل گرديده تبديل به يك سازه تاقي كامل مي شود و عملاً فشار از روي قالب ، خفت , شمع برداشته شده و مي توان ابزار كمكي را حذف نمود
بخش به معرفي عواملي كه تاق را متآثر كرده است تا مقاومت آنرا ارتقاء دهد و مصالح را طوری انتخاب نموده که مقرون به صرفه تر و بوم آور باشند ، پرداخته مي شود :
در اين تبعيت از جرز و ستون
نحوه اتصال تاق با جرز
فرم پوسته
نوع مصالح بكار رفته
نوع چيدمان مصالح
نوع و كيفيت ملات
انواع قالب
نحوه اتصال پركننده بين تويزه ها
توان اجرايي و تحول تكنولوژي
1- تبعيت از جرز و ستون
ند و يا به عكس نحوه و چگونگي پوشش سقف يك بناست كه فرم و اندازه و چگونگي جرز و ستون حمال آن را مشخص مي نمايد و اين امر سبب مي گردد پوشش سقف و جرز و ستون برهم اثر متقابل داشته باشد.
بطور كلي تمام عواملي كه سازنده جرز و ستون مي باشد فرم پوشش سقف را ديكته مي كن
از لحاظ چگونگي تاثير نيروها بر روي اجزاء عمودي ساختمان اين عناصر را مي توان به سه دسته تقسيم نمود اين تقسيم بندي بر مبناي ميزان نيروي وارده بر جرزها و ستونها و ميزان باربري آنها بدون درنظرگرفتن بارِ وزن خود عناصر مي باشد .
1- عناصر بار بر ( جرز بار بر، ستون )
2-نيمه باربر( اسپر، تكيه گاه تاقها و …)
صندوقه ،….)
3- جدا كننده ( تيغه اي ،
مواد مصالح بكار رفته در جرز ، نحوه اجرا ( ملات ، فرم مصالح و ….)
در حالت كلي عواملي كه باعث ايجاد تفاوت در انواع عناصر عمودي ساختمان از لحاظ باربري مي گردد شامل :
ضخامت جرزها ( پيوسته – نيمه پيوسته – منفرد( ستون ) ) فرم پلان در انواع بسته ( دايره - چهار ضلعي – هشت ضلعي ) موازي يا متقاطع بودن جرزها كلافهاي بكار رفته در داخل جرز و تعبيه روزن يا تاقچه در درون جرز مي باشد.
![]() |

عناصر باربر بنا ( ستونها )2- نحوه اتصال جرز با تاقتاق ها و جرزها در سه حالت مختلف با هم متصل مي گردند.1- 2- گود شده 2- 2- هم باد 3- 2- پيش آمده1-2- گود شدهدر بخش بالاي جرز اولين رديف آجر يا خشت كمي عقب مي نشيند و گودي در اين مكان ايجاد مي گردد كه از اين گودي جهت استقرار قالب چوبي استفاده مي شود و در نتيجه نياز به پايه اي براي قالب نمي باشد و دهانه نيز به اندازه دو گودي در طرفين عريض مي شود . اين روش اجرا عموماً متعلق به دوران قبل از اسلام مي باشد.2- 2- هم باددر اين روش تاق و جرز هم باد هستند با قرار دادن ستونك چوبي هم باد جرز زير قالب چوبي، بَرِ جرز و تاق يكسان مي گردد. اين روش متداول ترين روش اجرا يي مي باشد در بعضي از بناها با بيرون زدن قطعه الوار چوبي از زير كلاف چوبي و يا ادامه كلاف چوبي در پاي تاق ، تكيه گاهي جهت سوار كردن قالب چوبي پديد مي آيد كه عموماً پس از انجام كار بريده مي شود و يا تبديل به يك جزء تزئيناتي ميگردد مانند مسجد همدان.3-2- پيش آمدهقبل از اتمام جرز چند رج از جرز لاريز شده و سپس تاق روي آن سوار مي شودكه عملاً كمي دهانه كوچك مي گردد.از جمله مواردي كه در اين بخش بايستي به آن پرداخته شود نحوه اتصال و فصل مشترك چند تويزه با هم بر روي يك ستون مي باشد.
فرم سر ستون تابعي از نحوه همجواري تويزه ها با هم و تعداد تويزه هاست . ابعاد چند ضلعي سرستون نيز تبعيت از ضخامت تويزه بر آن و نحوه قرارگيري تويزه ها در كنار هم دارد كه بر سطح سر ستون افزوده مي شود.

اجرای روش پيش آمده با لاريز چند رج در انتهای ستون و کوچک کردن دهانه

ضخامت تويزه در پاي تاق تقريبا10/1 دهانه تاقمي باشد در شرايطي كه دو تويزه مساوي در مجاورت هم بر روي يك ستون قرار مي گيرد ضخامت طبره ی تويزه در پاكار كاهش يافته و تقريبا نصف مي گردد و حدوداً به 20/1 تبديل مي گردد . ( كه همواره معمار كمتر از اين مقدار در نظر مي گيرد)3-فرم پوستهدر تعريف تاق در ابتدا آورده شد كه بخشي از فرم هندسي حاصل از دوران يك خط صاف حول يك محور موازي و يا متقاطع تاق ناميده مي شود . اين تعريف مي تواند انواع مختلف فرمهاي هندسي را در بر بگيرد . به طور مثال:1-3- تاق آهنگ : از حركت دوراني يك خط حول محوري موازي با خود ،استوانه به دست مي آيد صفحه اي كه موازي با محور دوران باشد و استوانه را قطع كند تاق آهنگ را پديد مي آورد .
![]() |

-3- گنبد رک : از دوران يك خط حول محوري متقاطع مخروط بوجود مي آيد ، كه اگر محور دوران هم سو با جرزها باشد گنبد رك (1 ) پديد مي آيد و بخشي از آنرا كه توسط صفحه موازي با محور دوران سا
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب