تخت سلیمان یا شهر گنجک (شیز) در ۴۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در یک دره ی سرسبز در بلندی ۳۰۰۰ متری, سرشار از جاذبه های کم نظیر طبیعی- تاریخی واقع شده است که قله ۳۲۰۰ متری بلقیس در آنجا قرار دارد. ویرانی های بجا مانده از آتشکده آذرگُشنَسب (آتشکده پادشاهان و جنگاوران) بر پیرامون دریاچه ای همیشه جوشان و بر روی صخره ای سنگی ناشی از رسوبات آهکی دریاچه, در میان برج و باروی سنگی, آثار معماری خاص مانند چهار طاقی آتشکده و سازه های آیینی وابسته بدان, نیایشگاه آناهیتا, کاخهای دوران ساسانی و ساختمان هایی مربوط به سلاطین ایلخانی قرار دارد.
این ناحیه همان شهر مشهوری است که بنا به نوشته های کهن, زادگاه زرتشت است و در نوشته های پهلوی به نام «گنجک» خوانده شده؛ گیتا نویسان عرب آن را «شیز» گفته اند, گذشته نگاران رومی و یونانی «گزکا» نوشته اند و حمدالله مستوفی آن را به زبان مغولان «ستوریق» گفته است که امروزه تمام این آثار را تخت سلیمان می نامند.آب دریاچه ی سحرآمیز و زیبای تخت سلیمان در تمام فصول سال یکسان است و انسان نمی تواند به عمق آن دست پیدا کند و در هر ثانیه ۱۰۰ لیتر آب از آن خارج می شود.درازای آن ۱۲۰ متر وپهنای آن ۸۰ متر می باشد. در باره این دریاچه گفته می شود که قرار است دختری پانزده ساله در آن شنا کند و از نطفه زرتشت که سالهاست در آن دریاچه نگهداری میشود، باردار شود تا منجی بشر دین زرتشت ( سوشیانت ) پا به پهنه گیتی بگذارد و جهان را رهایی بخشد.
آتشکده آذرگشنسب, جایگاه آشتی آب و آتش, یکی از سه آتشکده مهم زرتشتیان است, چنانکه نام این آتشکده ۶۱ بار در شاهنامه آمده است. آن را آتش سلحشوران یا آتش شهریاری خوانده اند و نیز گفته می شود که این آتشکده به همه آتشگاه های گبران از خاور تا باختر آتش میرسانده است. در ایران باستان سه آتشکده مقدس اساطیری و باستانی وجود داشت که به ترتیب عبارتند از:
۱- آتشکده آذرگشنسب که آتشکده پادشاهان و جنگاوران بوده است.
۲- آتشکده آذرفرنبغ که آتشکده موبدان بوده است.
۳- آتشکده آذربرزین مهر که آتشکده کشاورزان بود.
ساخت این سازه به بیش از ۳۰۰۰ سال پیش باز میگردد و در دوره های هخامنشیان, اشکانیان و ساسانیان دارای ارزش و شکوه ویژه ای بوده است. در دوران پادشاهی ساسانیان و در زمان خسرو اول انوشیروان (۵۷۸-۵۳۱م)نسبت به آبادانی آن کوشش ویژه ای به عمل آمد, در این جایگاه مراسم نیایش های آیینی, برگزاری جشنها و امور تشریفات پادشاهی انجام می گرفت. این آتشکده, در زمان خود بسیار مورد توجه بوده است و آتش جاویدان آن به مدت ۷ قرن به عنوان نماد اقتدار آئین زرتشت و عامل وحدت سیاسی و اجتماعی حکومت ساسانی نقش به سزا داشته است و از آن به عنوان ثروتمند ترین نیایشگاه زمان خود یاد شده است.
در کتاب هفتم دینکرد در بند ۳۹ سازنده آن, کیخسرو پسر سیاوخش شناخته شده است که فر ایزدی به او رسیده بود. واژه آذر گشنسب, به معنای آتش اسب نر است.درافسانه ها آمده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ درنیمروز، با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش “اسب نر” (گشسب یا گشنسب) نامیده شد.
بیشتر پادشاهان ایران پس از نشستن بر اریکه شاهنشاهی با پای پیاده به نیایشگاه آذرگشنسب آذربایجان می رفتند و به درگاه خداوند نیایش و سپاس و درود می فرستاده اند و سپس هدایایی تقدیم می کردند.
این مجموعه بزرگ اجتماعی مذهبی در تاخت و تازهای ایران و روم در زمان خسروپرویز سه بار محاصره می شود و در یورش سوم در سال ۶۲۴م توسط سپاهیان روم غارت و ویران گردید. بعد از این رویداد, به علت آشفتگی های سیاسی اواخر دوران ساسانی و تاخت وتاز اعراب,آبادانی خود را از دست داد. هنگامی که اعراب به ایران تاختند, مردم تیزهوش شهر شیز, این مجموعه را به حضرت سلیمان نسبت دادند تا از ویرانی بیشتر این جایگاه مقدس توسط اعراب جلوگیری کنند و نام تخت سلیمان را بر آن نهادند.
در سال ۶۷۴ ه ق در زمان فرمانروایی آباآقاخان مغو جانشین او قازان خان, با توجه به ویژگی های تاریخی- طبیعی, به خصوص وجود چراگاه های مرغوب و گونه های جانوری, این مکان باستانی به عنوان پایتخت تابستانی سلاطین مغول انتخاب و با انجام بازسازی گسترده در آثار دوران ساسانی و ساختن بناهای جدید, بار دیگر تخت سلیمان مورد استفاده حکومتی پیدا می نماید و تبدیل به پایتخت تابستانی و شکارگاه و تفرجگاه ایلخانان می گردد. جالب است که بدانیم, تنها در تخت سلیمان است که بقایای کاخ های دوره ایلخانی دیده می شود.
پس از فروپاشی فرمانروایی ایلخانان این جایگاه تبدیل به مرکز خدمات کوچک برای روستاییان و عشایر محل می شود تا اینکه از قرن ۱۱ ه ق این مکان متروکه می شود و گذر زمان بر روی چهره خسته ی این مکان سحر انگیز خروارها خاک مینشاند.
جاذبه های طبیعی این دره سرسبز در نوع خود در دنیا بی نظیر هستند. در ۳ کیلومتری غرب تخت سلیمان, کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش, بر اثر وقوع آتش فشان به وجود آمده است. اهالی محل این کوه زیبا را زندان سلیمان یا زندان دیو می شناسند و معتقدند که حضرت سلیمان دیوهایی را از فرمانش سرپیچی می کردند در این کوه زندانی می کرده است. این نام نیز به افسانه و با توجه به نسبت دادن محل به حضرت سلیمان بر این کوه گذارده شده است.
کوه زندان سلیمان
در شمال خاوری روستای احمدآباد مجموعهای از چشمههای آهک ساز بزرگ و کوچک دیده میشود که بر راستای گسله تقریبا خاوری، باختری، پهنهای گسترده از تراورتن پدید آوردهاند. آب این چشمهها چندان گرم نیست اما به سبب وجود گاز کربنیک زیاد که به شکل حباب بیرون میآید، مانند آب فشان، با صدا بیرون میجهد. آب دهی این چشمهها اندک است اما املاح آهکی آنها بسیار است. از این رو، نهشتههای تراورتن آنها مخروطهایی با اندازههای گوناگون پدید آورده است که شبیه گنبدهای آتشفشان جوان، با دهانههای گرد هستند. در راستای گسل، در خاور چشمههای یاد شده، گنبد بزرگی از تراورتن به بلندای 70 متر از سطح دشت مجاور دیده میشود که مانند مخروط آتش فشان خاموش است. این گنبد تراورتن که «زندان سلیمان» نام دارد، یک چشمه آهک ساز خشک شده است. در بالای گنبد، دهانهای به قطر 50 متر و با حدود 30 متر ژرفا دیده میشود که بستر آن پوشیده از گل است و اطراف آن از دیوارهای قائم دودکش مانند درست شده است. در دامنههای خاوری- جنوب خاوری و نیز شمال خاوری مخروط نشانههایی از بناهای کهن دیده میشود که برخی صاحبنظران احتمال میدهند سرآغاز پیدایش آنها نخستین هزاره پیش از میلاد است.
چملی:
در جنوب غربی روستای بدرلو، تقریباً در 15 کیلومتری شمال خاوری نکاب بر که بزرگی است که چملی گل یا چمنلی یعنی برگه چمن دار نامیده میشود. این برگه در فرهنگ مردم منطقه راز و رمز و جایگاه ویژه دارد. پیرامون بر که را چمن فرا گرفته و در میان آن نیز جزیزهای کوچک و متحرک که در واقع چمنزار و نیزاری با 12 متر مربع وسعت است وجود دارد که وزش باد هر روز دوبار ان را از این سو به آن سو میبرد.
این برگه آب سرد، دهانه آبدار چشمه آهک ساز بزرگی مانند تخت سلیمان است که اسید کربنیک محلول در آن لایههای تراورتن دیواره را که بر روی آنها چمن روییده، خورده است، اما خاک روی آن را ریشه چمنها نگه داشتهاند. خاک چمنزار کوچک متحرک بر اثر انحلال تراورتنهای زیرین از زمینهای اطراف جدا شده و به صورت جزیزهای سبز و کوچک بر روی آب شناور مانده است.
مجموعه تخت سلیمان در سال ۱۳۸۲ به عنوان چهارمین اثر باستانی ایران در یونسکو ثبت شد و پس از ثبت پرسپولیس,نیایشگاه چغازنبیل و میدان نقش جهان اصفهان در سال ۱۳۵۸؛ خاموشی ۲۴ ساله ایران را شکست.
جایگاه دوره تاریخ تمدن:
تخت سلیمان را جایگاه یا برآینده دور تاریخ تمدن در ایران دانستهاند؛ چنانکه پژوهشگران میگویند: تخت سلیمان در دورانهای هخامنشی، اشکانی و ساسانی گذرگاه راههای عمدهای بوده که از همدان به ارمنستان و آسیایی صغیر میرفته است. پس از آن، در زمان ابقاخان مغول نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ چنانکه این خان مغول نیز کاخی بر روی بقایای کاخ بزرگ خسرو، در ضلغ باختری دریاچه، ساخته است که نشانههای آن هنوز برجاست.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب