شاید در همه كتاب های كه درباره تاریخ و جغرافیای ایران نوشته شده و در همه سفرنامه های جهانگردان، از توجه ایرانیان به راه و ساختمان های پیوسته به آن و همچنین راهداری و پست منظم از روزگاران بسیار كهن بسیار سخن رفته باشد.
وجود واژه هایی چون «ساباط» و «برید» در زبان های زنده جهان كه از گویش های ایرانی گرفته شده بیان كننده این نظر است كه پهناوری سرزمین و دوری شهرها و آبادی های ایران و كشورهای همسایه، ایرانی را ناچار كرده است كه راه های امن داشته باشد و منزل به منزل و آبادی به آبادی آسایشگاه بسازد و برای آن كه كاروان ها در بیابان راه خود را بیابند، برج ها برافرازد كه از دور مانند برج دریایی، رهسپاران را راهنمایی كند. هنر ایرانی و صناعت ایرانیان از دوره باستان تاكنون نشان دهنده و نمایانگر ذوق و سلیقه آن هاست، تا آنجا كه توانسته اند در بین مسیرها، جاده ها و بین شهرها از خود آثاری به جا بگذارند كه همگی نشان از تمدن والای آنهاست. یكی از كارهای عام المنفعه، ساخت كاروانسرا بود كه به طور در منظم همه راه های اصلی و مهم برای استراحت كاروانیان به صورت آبرومندی بنا می شد. به طوری كه از مفهوم كاروانسرا استنباط می شود، وجود این بناها مرحله پیشرفته ای از زندگی را مجسم كرده، در واقع شاهرگ حیات اقتصادی و بازرگانی هر دوره را تشكیل می داد. فاصله زیاد بین مراكز تجاری، مداخله عوارض طبیعی، محیط وحشی، بیابان، خطرهای جنگ های داخلی متعدد و در بسیاری اعصار دسته های اشرار كاملاً سازمان یافته، صرف نظر از تهدید دائمی چادرنشینان و انواع غارتگران، همگی وجود جایگاه های امن را برای تأمین استراحت كاروان ها و سایر مسافران ایجاب می كرد تا به سلامت به مقصدشان رهسپار شوند. حتی در عصر هخامنشیان منزلگاهی تأسیس شده بود كه ساكنانش در صورت لزوم در برابر دشمنان به دفاع می پرداختند. كاروانسراها نماد كاملی از معماری ایرانی بود. در هیچ كجا همسویی كاركرد و ساختار را بهتر از این نمی توان مشاهده كرد، زیرا طرح معمولی قلعه یا ارگ خندق و برج و... به آن تعداد مورد نیاز چنان پرخرج بود كه اجراشدنی نبود
ادامه مطلب